راهکارهایی برای حل مسائل خوزستان
به گزارش وبلاگ واحدی، انتها دولت حسن روحانی هم زمان با اعتراضات اهالی استان خوزستان به بحران آب بوده است. این بحران که البته در سال های گذشته هم به صورت محدود مشاهده شده بود، اما سال جاری به صورت وخیم تری خود را نشان داد. اگرچه در دولت قبل کوشش هایی برای حل مسائل خوزستان صورت گرفته است، اما این مسائل به این زودی ها حل نخواهد شد و مسئله خوزستان برای دولت سیزدهم هم یک مشکل خواهد بود.
شرق در ادامه نوشت: اولین سفر آقای رئیسی، در قامت رئیس جمهور، به خوزستان نشان داده است که حل مسائل این استان یکی از اولویت های اصلی دولت نو است. با همه این ها حل مسئله خوزستان احتیاجمند راهکار های پایدار است که دارای پذیرش عمومی هم باشد. پیشنهاد های کارشناسی را می توان به دو گروه تقسیم کرد؛ ابتدا پیشنهاد هایی که از دل دستگاه های اجرائی بیرون می آید و سپس پیشنهاد هایی که کارشناسان مستقل بیرون از دستگاه ها ارائه می نمایند.
پیشنهاد های دستگاه های اجرائی معمولا مبتنی بر اطلاعات دقیق تر بوده و توان ارزیابی بهتری از ذی نفعان فعال در مسئله دارند؛ اما از طرف دیگر، پیشنهاد های این دستگاه ها اغلب متکی بر افزایش بودجه و اختیارات است و کمتر پیشنهاد هایی در چارچوب محدودیت های بودجه ای و اختیارات موجود است.
کارشناسان مستقل که سابقه فعالیت در فضای اداری را دارند دارای نقاط قوت خاص خود است. این کارشناسان معمولا درگیر خودسانسوری نشده و تیغ نقدشان حتی دستگاه های محل اشتغال خودشان را هم در بر می گیرد. این یعنی پیشنهاد های آن ها بیش از آنکه متکی بر افزایش بودجه و اختیارات باشد، به راهکار هایی می پردازد که با منابع و اختیارات موجود هم قابلیت اجراشدن را داشته باشد.
از طرف دیگر این کارشناسان مستقل توان ایجاد اجماع در فضای عمومی و همراه کردن جامعه مدنی با خود را دارند. کارشناسان مستقل معمولا در شبکه های مختلف اجتماعی حضور دارند و فعال هستند. این امر مزیتی عظیم است، زیرا همراهی جامعه با سیاست گذاری دولت موجب اجرای سریع و بهینه سیاست ها خواهد شد.
بر همین اساس، با گردآوری و ارائه پیشنهاد ها و راهکار های کارشناسان مستقل، کسانی که عموما صدایشان به مدیران ارشد نمی رسد، در پی ایجاد فضای گفتمانی برای حل مسائل خوزستان هستیم. این گزارش به مسئله بحران در خوزستان و راهکار های پیشنهادشده به وسیله کارشناسان مستقل می پردازد.
هدررفت میلیون ها لیتر آب به خاطر الگوی کشت اشتباه
12 خرداد 1400 استاندار خوزستان خاطرنشان کرد که آبیاری سنتی در خوزستان موجب هدررفت بیش از دو میلیارد مترمکعب آب می گردد. علاوه بر این انتخاب اشتباه محصولات هم موجب هدررفت جدی اندازه زیادی آب می گردد. اما راهکار مقابله با این اتلاف گسترده چیست؟ با توجه به اینکه بخش مهمی از این آب در بخش کشاورزی و در زراعت تابستانه مصرف خواهد؛ بنابراین پایش مصرف آب در محصولات عمده تابستانه به ویژه برنج، نیشکر، ذرت و کنجد و... بسیار قابل تأمل خواهد بود.
براساس یک پژوهش کل آب مصرفی در هر هکتار برنج در سیستم کشت نشایی در خوزستان برابر با 37 تا 38 هزار مترمکعب است که از نظر بسیاری برای اقلیم خوزستان مناسب نیست. با توجه به اینکه مقدار آب قابل دسترس یکی از عوامل مهم و مشخص نماینده سطح زیر کشت و فراوری برنج استان محسوب می گردد، در سال های ترسالی و بدون محدودیت آب یا دارای مجوز کشت، همچنان که در سال های 1398 و 1399 مشاهده شد، سطوح برنج کاری استان معادل 180 و 206 هزار هکتار بوده است که در حد سطح زیر کشت استان هایی مثل گیلان یا مازندران است که در مقایسه با میانگین درازمدت 60، 70 هزار هکتار، افزایش سطح بسیار معنا داری است.
بااین حال کارشناسان معتقد هستند که امکان جایگزین کردن کامل کشت برنج با سایر محصولات رقیب تابستانه وجود ندارد و راهکار اصلی تغییر روش یا اصلاح سیستم های کاشت موجود برنج در استان است؛ زیرا مقدار فروش محصول و عایدی حاصل از کشت برنج بیش از هر محصول دیگر تابستانه است.
بر این اساس کاشت برنج به اسم محصولی تابستانه یک زراعت جاافتاده در سطح استان خوزستان است و چه به لحاظ غذایی و چه صرفه مالی که برای زارعان در بر دارد، امکان جایگزین شدن کامل آن با محصولات تابستانه موجود رقیب وجود ندارد. به زبان ساده هر کشاورز حداقل از هر هکتار سطح زیر کشت می تواند دو تن برنج چمپا برداشت کند که با قیمت 30 هزار تومان موجود در بازار، هر کشاورز می تواند آورده 60 میلیون تومان داشته باشد.
این در مقایسه با محصولات رقیب برنج، مانند ذرت یا کنجد، بسیار درخور توجه است؛ چون در صورت برداشت شش یا هفت تن دانه ذرت در هکتار در برترین حالت و قیمت فروش ذرت پنج هزار تومان به دولت، آورده آن برای کشاورز 35 میلیون تومان خواهد بود.
درباره کنجد هم برآورد ها نشان دهنده آورده 20 تا 25 میلیون تومانی است. این در حالی است که رقم میانگین برداشت برنج از هر هکتار در استان خوزستان در ارقام کیفی محلی نزدیک به سه تن در هکتار است و برای ارقام پرمحصول معادل چهار تا چهارو نیم تن است؛ بنابراین باید پذیرفت که قانع کردن مردم محلی برای جایگزینی برنج نشدنی بوده و تنها می توان سیستم و مدیریت فراوری برنج را اصلاح کرد یا تغییر داد که یکی از جنبه های این تحول، تغییر سیستم های کشت موجود به روش خشکه کاری در بستر مسطح یا فلت و روی پشته (Raise-bed) است که می تواند 35 تا 50 درصد صرفه جویی در مصرف آب را فراهم آورد.
تغییر الگوی کشت برنج؛ از نشاکاری به خشکه کاری روی بستر مسطح یا فلت و بلند)
پژوهش مورد اشاره در ابتدای این گزارش، میانه مصرف آب برای کشت تحت الگو های بستر مسطح و روی پشته برنج در خوزستان را 20 هزار و 691 و 17 هزارو 500 تا 18 هزار مترمکعب در طول دوره رشد برآورد نموده است. نکته شایان تأمل آن است که قطعا با بهبود مدیریت های به زراعی و به نژادی مصرف آب کمتر خواهد شد و مقدار آن به صورت محسوسی به محصولاتی همانند ذرت می رسد که مقدار آب مصرفی آن 14 تا 15 هزار مترمکعب در هکتار است.
از طرف دیگر این سیستم کشت احتیاجمند سرمایه گذاری کلان برای تغییر ماشین آلات و ادوات زراعی نیست. فرایند آن کاملا مشابه کاشت گندم است و تمامی ماشین ها و ادوات تهیه زمین، دستگاه های کارنده و حتی برداشت گندم در آن قابل استفاده است و هزینه مازادی از جنبه خرید به شالیکار تحمیل نمی نماید. نکته مهم آن است که درحال حاضر هم بخشی از زارعان خوزستان از همین شیوه کشت استفاده می نمایند؛ به خصوص در شرایط خشک سالی که محدودیت های آبی گسترده است؛ چنان که کشتزار های موجود در اهواز، شوش، شوشتر، دزفول و رامهرمز اکثرا مبتنی بر الگوی کشت روی پشته بلند هستند.
اما یک مسئله اساسی که ممکن است موجب ازبین رفتن یا سست شدن انگیزه زارعان برای پذیرش این سیستم کشت گردد، نحوه تحویل آب و محاسبه بهای آن از طرف دستگاه متولی آب استان است. براساس مدل فعلی بهای آب نه براساس مترمکعب آب مصرف شده به وسیله زارع بلکه مبتنی بر محاسبات سازمان متولی برای مقدار آب مصرفی هر نوع محصول است.
به زبان ساده، زارع به اداره مربوطه مراجعه نموده و برای پنج هکتار زمین زیر کشت برنج درخواست آب می نماید. آن سازمان هم براساس محاسبات خود برای آن قطعه زمین مقدار مشخصی از دبی آب را آزاد نموده و آب بهای آن را دریافت می نماید.
براساس نظر کارشناسان چنین شیوه دریافت آب بهایی هر نوع انگیزه برای تغییر الگوی کشت را از بین می برد. برای مثال کشاورزی که مبلغ آب بها را بر اساس هیدرومدول مورد نظر دستگاه متولی آب استان (4 تا 5 لیتر در ثانیه در هکتار) باید پرداخت کند که معادل 55 تا 60 هزار متر مکعب آب تحویلی برای هر هکتار و متناسب با کشت نشایی است، چرا باید الگوی کشت خود را تغییر داده تا در مصرف آب صرفه جویی گردد؟ بنابراین راهکار اصلی تغییر فرایند کشت از سیستم های رایج استان به خشکه کاری و ترجیحا پشته بلند آن است که قیمت آب بر اساس مترمکعب توصیه ای و منتج از پژوهش استان محاسبه گردد تا کشاورز با پرداخت آب بهای کمتر و هزینه پایین تر به کاهش مصرف آب علاقه مند گردد.
کاشت چغندر قند به جای نیشکر
استان خوزستان برای کشت زمستانه خود مسئله ای جدی در رابطه با آب نداشته و در سال های خشک سالی هم این مسائل بسیار محدود است.
مشکل اصلی این استان مربوط به کشت تابستانه است. از طرف دیگر اوج رشد نیشکر که به نوعی شاخص ترین محصول خوزستان محسوب می گردد، در تابستان است. سطح زیر کشت نیشکر در استان خوزستان حدود 120 هزار هکتار است. اگر برای هر هکتار سطح زیر کشت نیشکر 30 هزار مترمکعب مصرف آب در نظر گرفته گردد، آنگاه سه میلیارد و 600 میلیون مترمکعب آب صرف فراوری نیشکر می گردد. این در حالی است که حدود 84 هزار هکتار از مزارع کشاورزی مربوط به شرکت های نیشکری است.
با توجه به اینکه چغندر قند هم به اسم یک گیاه قندی و کشت زمستانه در اوایل مهرماه کاشته می گردد و در کل دوره رشد حدود 8 تا 9 هزار مترمکعب آب مصرف می نماید، درحالی که بالغ بر 250 تا بعضا 300 میلی متر بارندگی در طول دوره رشد دریافت می نماید؛ در واقع حدود دوهزارو 500 تا سه هزار مترمکعب آب مورد احتیاج خود این محصول از آب باران تأمین می گردد؛ بنابراین بدیهی است که برای بهبود الگوی مصرف آب و خروج از بحران آبی حرکت از کشت نیشکر به چغندر قند یک صرفه جویی کلان در مصرف آب استان محسوب می گردد.
تغییر شیوه فراوری آبزیان
علاوه بر کشاورزی سنتی، شیوه فراوری آبزیان در استان خوزستان هم همراه با هدررفت فراوان آب است. برآورد می گردد سالانه بالغ بر یک میلیارد مترمکعب آب صرف فراوری آبزیان می گردد. این در حالی است که اصلاح الگوی فراوری به شیوه متراکم و فوق متراکم می تواند موجب صرفه جویی 50 تا 90 درصدی گردد.
نکته مهم تر آن است که فراوری ماهی در استخر های متراکم و فوق متراکم هماهنگی بیشتری با استاندارد های جهانی فراوری آبزیان داشته و موجب بهبود کیفیت فراوری محصولات آبزی در سطح استان خوزستان می گردد. آنچنان که در بالا ذکر شد، اصلاح الگوی کشت و تغییر در محصولات زیر کشت بدون خسارت به عایدی مردم محلی می تواند به مقدار قابل توجهی بحران آبی در استان خوزستان را مدیریت کند. بااین حال، مسئله تغییر الگوی کشت برنج نشان داد که این تغییر الگو احتیاجمند تغییرات نهادی برای ایجاد انگیزه در زارعان است.
اما نکته مهم تر آن است که تغییر الگوی کشت و انتخاب محصولات مناسب با اقلیم خوزستان تنها یکی از راهکار های مدیریت بحران آب است. بر اساس گزارش ها حدود 29 درصد منابع آبی در خوزستان در فرایند انتقال آب و طی جهت از کانال ها به مقصد اصلی یعنی مزارع به صورت های مختلف تلف می شوند؛ یعنی اگر برای مزرعه ای در بالادست 10 مترمکعب آب تخصیص داده گردد، حدود هفت مترمکعب از آن به مزرعه خواهد رسید. مدیریت بحران آب در خوزستان احتیاجمند سرمایه گذاری برای کاهش مقدار هدررفت آب در کانال ها و بسیاری اقدامات دیگر در نوع نگرش به ساخت و احداث سازه های انتقال آب است.
تأمین منابع آب صنایع از دریا و فاضلاب شهری
اگرچه آنالیز مصارف بخش های مختلف از آب نشان می دهد بیشتر هدررفت در بخش کشاورزی خوزستان شکل گرفته است، اما این به معنی معاف کردن بخش صنعت از اصلاحات نهادی نیست. بر اساس اعلام استاندار خوزستان مصرف سالانه آب پتروشیمی ها و صنایع در این استان حدود یک میلیارد مترمکعب است. این در حالی است که آب این صنایع می تواند به طور کامل از دریا برداشت گردد.
نکته مهم فقط مقدار آب قابل صرفه جویی از محل این صنایع نیست، بلکه بر اساس پیش بینی ها، درصورتی که صنایع عظیم و پتروشیمی ها برنامه ریزی مدونی برای استفاده از آب دریا، بازچرخانی پساب و استفاده از فاضلاب شهری نداشته باشند، در سال های آینده با کاهش 50 درصدی بازده روبرو خواهند بود.
اگرچه بنا بر اظهارات انتقال آب دریای بندر امام و بندر ماهشهر به پتروشیمی ها با مشکل فنی روبرو است، اما این آب را می توان از منطقه ها بالاتر همانند بندر هندیجان به مجتمع های پتروشیمی رساند. علاوه بر این، سرمایه گذاری در حوزه پساب شهری و تکمیل طرح های فاضلاب، همانند طرح فاضلاب اهواز، می تواند نتایج دو سر بردی در پی داشته باشد.
گفته مقامات نشان می دهد روزانه بیش از 120 هزار مترمکعب فاضلاب اهواز به رودخانه کارون سرریز می گردد که سالانه بالغ بر 43 میلیون مترمکعب آب می گردد. علاوه بر این، ورود پساب های بیمارستانی و صنایع آلاینده را هم باید به آن افزود. جلوگیری از ورود این حجم از فاضلاب شهری به رودخانه کارون علاوه بر اینکه موجب ارتقای کیفیت آب رودخانه می گردد، می تواند به وسیله تصفیه بخش عمده ای از احتیاج صنایع آب بر را هم تأمین کند.
بسیاری از کارشناسان معتقد هستند با توجه به بحرانی بودن شرایط آب در خوزستان، دولت بهتر است تکمیل طرح فاضلاب اهواز را در اولویت قرار داده و منابع سایر طرح ها همانند متروی اهواز به تکمیل پروژه های مربوط به زیرساخت آب راهنمایی گردد.
منبع: فرارو