مردی به نام اوه با دو مترجم در یک نشر، اطلاعات متناقض و نوبت چاپ های گمراه کننده
به گزارش وبلاگ واحدی، خبرنگاران ، شهاب دارابیان: اتفاقات عجیب و غریب در حوزه نشر ما کم نمی افتد؛ از داستان نگارش کتاب توسط مولفی که سواد خواندن و نوشتن ندارد بگیرید تا داستان مترجم هفت ساله ای که چندده کتاب به اسم او چاپ شده یا چاپ کتاب های پرفروش با نام مترجم های ناشناخته در نشری دیگر با همان محتوا و همان طرح جلد و همان اسم ابداعی. حتا در سابقه نشر ما، داشتیم افرادی را که مترجم تخصصی نویسنده ای بودند و بعد از اینکه ترجمه همه آثار نویسنده مطرح را تمام کردند، بی خیال مخاطبان پروپا قرص آن نویسنده نشدند و خودشان کتاب نوشتند و به اسم آن نویسنده و با ترجمه خودشان منتشر کردند. با این حال هنوز نشر ما جذابیت های عجیب و غریب خودش را از دست نداده است. به تازگی نیز ما با پدیده ای جدیدی روبه رو شدیم که در ابتداخودمان باورمان نمی شد؛ اما هرچه جلوتر رفتیم و به آمار و بانک اطلاعاتی کتاب های چاپ شده رجوع کردیم، دیدیم که داستان کاملا واقعی است!
جهت دریافت مشاوره خدمات کاتالوگ حرفه ای از بهترین و مجربترین طراحان کشور همراه ما باشید. از طراحی تا چاپ کاتالوگ های تبلیغاتی حرفه ای را با بهترین قیمت از ما بخواهید.
داستان از آنجایی آغاز شد که مشغول فراوری محتوا برای یک صفحه کتابی در فضای مجازی بودم و از این رو اطلاعات کتاب مورد نظر را برای تدوین گر ویدئو فرستادم و بعد از مدتی با این جمله روبه رو شدم که داداش اطلاعات ارسالی با طرح جلد همخونی نداره! جمله ارسالی باعث شد تا به سراغ مطالب ارسالی بروم. در آنالیز اولیه دیدم که مشخصات ارسالی کاملا درست است؛ اما نمی دانم چرا اسم مترجم به شکل اشتباهی بر روی کتاب درج شده است. با خودم فکر کردم که حتما ناشری سودجو از کتاب پرفروش سوء استفاده نموده است و همان طرح جلد ناشر پرفروش را زده و تنها در قسمت نام مترجم تغییر ایجاد نموده است؛ اما در کمال تعجب دیدم که نام ناشر در هر دو کتاب یکی است. بعد با خودم فکر کردم که شاید فردی دست به چاپ افست کتاب زده است؛ اما بعد فکر کردم که چرا افست کار باید به خودش زحمت بدهد و نام مترجم را عوض کند.
کتاب مورد نظر رمان مردی به نام اوه، اثر فردریک بکمن است که با ترجمه فرناز تیمورازف در بازار کتاب ایران پرفروش شد و حدود 50 چاپ هم فروخت اما از یک جایی به بعد این کتاب با ترجمه الناز فرحناکیان منتشر می گردد؛ کتابی با همان نام و با همان طرح جلد و تنها در قسمت نام مترجم اسم تغییر نموده است.
بیچاره مخاطبی که از روی فروش پنجاه نوبت چاپ به کتابی اعتماد می نماید و زمانی که به سراغ کتاب می رود با ترجمه چاپ نخست مترجمی نا آشنا همراه می گردد. دو ترجمه ای که وقتی آن ها را با هم مقایسه می کنیم، متوجه می شویم که زبان دو مترجم زمین تا آسمان با هم متفاوت است.
برای این اتفاق دلایل مختلفی می تواند وجود داشته باشد که شاید مهم ترین دلیل این باشد که ناشران وقتی کتابی پرفروش می گردد و سودی میلیاردی نصیب شان می گردد، به جای اینکه از سود به دست آمده لذت ببرند، ناراحت سودی هستند که به مترجم می رسد و از این رو با مترجم به مشکل می خورند و پیشنهاد می نمایند که یا مترجم در ازای دریافت مبلغی از دریافت حق التالیف هر چاپ منصرف گردد؛ یا کتاب را چاپ نمی نمایند؛ یا کتاب را با چاپ آخر منتشر می نمایند تا دیگر حق التالیف ندهند. یعنی یک دفعه می بینیم کتابی که در یک سال 50 نوبت زیر چاپ رفته است، دیگر چاپ جدید از آن منتشر نمی گردد و هرچی چاپ می گردد، با همان عدد چاپ پنجاه است تا دیگر پول مترجم را ندهند. با این حال؛ ندیده بودیم که درصورت به توافق نرسیدن با مترجم به سراغ مترجم دیگری بروند و با اعتباری که از مترجم اول کسب نموده اند، اثر مترجم دیگری را بفروشند.
برای آنالیز این موضوع به سراغ مترجم اثر رفتم و با توجه به اینکه مترجم در خارج از کشور زندگی می کرد، به زحمت او را یافتم؛ اما بعد از صحبت های اولیه متوجه شدم که مترجم به هیچ عنوان حاضر به پاسخگویی نیست و از پرداختن به این موضوع فرار می نماید.
در گام بعدی برای آنالیز دقیق تر سری به بانک اطلاعات کتاب زدم و در آنجا نیز به اطلاعات جالبی دست پیدا کردم که در زیر به بعضی از این اطاعات اشاره می کنم.
مشخصات چند چاپ ثبت شده با ترجمه فرناز تیمورازف:
چاپ اول: تاریخ انتشار 25 آبان 95
چاپ دهم: تاریخ انتشار 13 مهر 98
چاپ چهاردهم: تاریخ انتشار 9 مرداد 96
چاپ پانزدهم: تاریخ انتشار 1 آبان 98
چاپ سی و دو: تاریخ انتشار 29 مرداد 99
چاپ پنجاه: تاریخ انتشار 13 مهر 98
مشخصات چند چاپ ثبت شده با ترجمه الناز فرحناکیان:
چاپ اول: 2 اسفند 97
چاپ هشتم: 13 مهر ماه 98
چاپ بیستم: 17 آذر 98
چاپ چهل ودو: 25 بهمن 97
آنالیز همین اطلاعات کافی است تا بفهمیم چه اتفاقات عجیب و غریبی در صنعت نشر ما رخ می دهد! جذابیت موضوع باعث شد تا کمی جلوتر بروم و شرایط سایر آثار این مترجم (فرناز تیمورازف) را آنالیز کنم که در این آنالیز ها متوجه شدم که دو کتاب دیگر این مترجم در این نشر، شرایطی مشابه مردی به نام اوه دارد.
به هر حال بیان کردن جزئیات این اتفاق می تواند زوایای تازه ای از این معضل را نشان دهد تا با بیان چنین مشکلاتی از باب شدن اینگونه رفتارها از سوی ناشران با مترجمان جلوگیری گردد.
ما در ایبنا این فرصت را برای ناشر و دو مترجم کتاب نیز قائلیم تا با توجه به اتفاقات ذکر شده، هرگونه توضیحی درباره این موضوع دارند، در این رسانه منتشر نمایند.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران