کتابخانه های دانشگاهی معلولان دانشجو را دریابند
به گزارش وبلاگ واحدی، خبرنگاران؛ در فرهنگ متداول، معلول کسی است که بخشی از توانایی های فیزیکی، جسمی، حرفه ای، ذهنی و روانی خود را به هر علت از دست داده یا اصلا به دست نیاورده است. اما آیا این افراد توان فعالیت در جامعه خود را ندارند؟
در پاسخ باید گفت که این روزها شاهد پذیرش و حضور بیش از پیش دانشجویان معلول در دانشگاه ها هستیم و طبق آخرین آمار منتشر شده از سوی معاون اداری اقتصادی وزارت علوم؛ (خبرگزاری جمهوری اسلامی 8آذر) 25هزار دانشجوی کم توان که کمتر از یک درصد از کل دانشجویان کشور هستند، در دانشگاه های کشور تحصیل می کنند. حال این سوال مطرح می گردد که آیا دانشگاه ها و مخصوصاً کتابخانه های دانشگاهی تمهیدات لازم را برای این گونه دانشجویان اندیشیده اند؟
قبل از ورود به دانشگاه ، بعضی از کتابخانه های عمومی در تهیه و گردآوری منابع برای افراد معلول کوشش هایی داشته اند؛ چنان که بعضی از کتابخانه های عمومی، حتی بخشی را با امکانات خاص به معلولان تخصیص داده اند. گرچه کافی نیست، اما بخشی اندک از احتیاجهای معلولان را پوشش می دهد. اما فردی که با شرایط موجود جامعه و با وجود معلولیت جسمی یا روحی، توانسته است از سدهای پیش رو عبور کند و خود را به دانشگاه برساند، نشان از توانمندی و پشتکار و علاقه وافر اوست که خواسته است خواستن را به توانستن تبدیل کند و بی شک جهت بسیار سختی را پیموده تا وارد دانشگاه شده است.
بنابراین دانشگاه ها باید بتوانند، قبل از ورود به دانشگاه مانند سایر دانشجویان، کلیه مقدمات دسترسی و امکانات رفاهی آموزشی و پژوهشی را برای آنان فراهم آورند. از جمله این امکانات، توان استفاده از کتابخانه های دانشگاهی و سرویس دهی کامل به این گونه دانشجویان است.
معمولا دانشجویان دارای معلولیت، چند گونه هستند که احتیاج به سروبس دهی خاص خود دارند.دانشجویانی که دچار آسیب دیدگی از ناحیه پا هستند و از ویلچر استفاده می کنند و حتی ممکن است بدون همراه به دانشگاه یا کتابخانه بیایند. چنین افرادی احتیاجها و امکاناتی متفاوت با سایرین دارند. آنها بایستی از بدو ورود به دانشگاه بتوانند بدون هیچ مانعی در فضای دانشگاه، دانشکده و کتابخانه رفت و آمد کنند یا از فضای طبقات مختلف کتابخانه، سرویس های بهداشتی و آسانسور به راحتی استفاده کنند.
نکاتی که برای این گونه دانشجویان بایستی در نظر گرفته گردد:وجود پله ها و طبقات مختلف یکی از مهم ترین موانع دسترسی به فضای کتابخانه هستند که بایستی تمهیدات لازم اندیشیده گردد تا بتوانند برای عبور و مرور ویلچر راحت باشند، فضای آسانسور باید بزرگتر از حد معمول در نظر گرفته گردد، دکمه های کلید آسانسور راحت و قابل دسترس باشد و کتابداران کتابخانه های دانشگاهی آموزش لازم را ببینند تا بتوانند به عنوان وظیفه و بدون ترحم، در محیط کتابخانه، همکار و کمکگر این گونه دانشجویان باشند.از آنجا که قفسه های کتاب مرتفع هستند و دسترسی برای آنان امکان پذیر نیست، وجود کتابداران در کنار این دانشجویان الزامی است، میزهای مطالعه طوری طراحی یا تهیه گردد تا دانشجو بتواند با وجود ویلچر، از میز مطالعه استفاده کند.
دانشجویانی که نابینا یا کم بینا هستند و از عصای سفید استفاده می کنند، شرایط متفاوت تری تجربه می کنند. آنان باید بتوانند در فضای دانشگاه ها، روشنایی دانشگاه و کتابخانه را در خارج از وجود خود دریابند. بعضی از امکانات مورد احتیاج این گونه دانشجویان شامل؛ نصب راهنماهای خط برجسته یا با خط بریل برای شناخت مجموعه؛ تهیه و تأمین کتاب ها و منابع اطلاعاتی خاص با خط بریل؛ تهیه کتاب های گویا یا نوارهای کاست و لوح فشرده؛ تهیه کتاب های لمسی یا لوح های آموزشی نقش برجسته یا وسایل آموزشی و کمک آموزشی خاص و...
دانشجویان کم شنوا یا ناشنوا که از سمعک استفاده می کنند و راحت قادر به بیان خواسته نیستند یا لب خوانی می کنند، وجود کتابداران آشنای با زبان اشاره یا صبر و آرامش کتابداران می تواند کمکگر این گونه مراجعان به کتابخانه باشد. دانشجویانی که دچار لکنت زبان هستند و برای بیان احتیاجهای خود بسیار کوشش می کنند تا در کنار افراد جامعه رشد کنند، نیز از دیگر دانشجویانی هستند که به سختی جهت عبور را به سمت دانشگاه ها پیموده اند.
شاید دانشجویان دیگری با نوع معلولیت متفاوت به دانشگاه ها راه پیدا نموده باشند؛ اما آنچه مشهود است این است که همه این دانشجویان با توجه به نوع معلولیت، احتیاجها و خواسته های خاص خود را می طلبند و مسئولان کتابخانه ها بایستی مشابه با سایر دانشجویان حتی بیشتر، به احتیاجهای محیطی، علمی، پژوهشی و اطلاعاتی آنان توجه و منابع خاص آنها را فراهم کنند. بی گمان این دانشجویان در جهت زندگی پرتلاطم خویش، آن قدر سختی کشیده اند و در اجتماع با مسائل و مسائل گوناگون روبرو شده اند که رسیدن و ورود به دانشگاه را بزرگترین دستاورد خویش تلقی می کنند.
هرچند غیر از این نیست، اما وظیفه متولیان امر، تأمین منابع و رفاه و برطرف احتیاجات و احتیاجهای ضروری برای آنهاست تا بتوانند طعم شیرین و نتیجه کوشش خود را در دانشگاه دریابند و کاری نکنند که این دانشجویان پرتوان و علاقه مند، با تشویش و نگرانی و دست خالی از دانشگاه بازگردند.
در یک برآورد اولیه باید گفت که به جز چند کتابخانه دانشگاهی، اکثریت کتابخانه های دانشگاهی به راحتی جوابگوی احتیاجهای اطلاعاتی دانشجویان معلول نیستند. از جمله مسائل، وجود راه پله های طولانی و ساختمان های چند طبقه بدون آسانسور هستند که هر طبقه به یک بخش کتابخانه تخصیص یافته است و دانشجویان معلول امکان دسترسی یا حتی تماشا بخش را ندارند. گرچه کتابداران سعی می کنند به کمک آنان شتافته و مددرسانی کنند، اما به طور کلی بایستی فضا و امکانات برای آنان فراهم گردد.
در یک کلام باید گفت که دانشجوی معلول به مقدار کافی جنگیده است ، از هزاران مانع پیدا و پنهان عبور نموده تا پا به میدان دانشگاه گذاشته است. وقتی پا به دانشگاه می گذارد، انتظار دارد که در فضای علمی و آکادمیک که وارد شده است، این جامعه متفاوت از فضای بیرونی باشد و به راحتی به احتیاجهای او توجه گردد.
البته این انتظار زیادی نیست که یک دانشجو وقتی به فضای دانشگاه قدم می گذارد، این خواسته را داشته باشد. اما نباید این احساس به سرخوردگی مبدل گردد و تفاوتی بین جامعه بیرون و داخل دانشگاه وجود نداشته باشد. و صد البته که این انتظار زیادی نیست که بتواند مانند سایر دانشجویان از کلیه بخش های دانشگاه استفاده کند. آیا به راستی دانشگاه ها و کتابخانه های دانشگاهی، توان جوابگویی به ساده ترین احتیاجهای آموزشی، پژوهشی یا توان برآورده کردن ابتدایی ترین احتیاجهای اینگونه دانشجویان را دارند؟
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران